قبل از رابطه عاطفی مقدمه: روابط عاطفی امتیازات خودشان را دارند: مثلاً شما کسی را دارید تا برای تفریحات پایه و همراه شما باشد، یا وقتی به خانه باز میگردید حضورش از حس تنهایی شما میکاهد. میتوانید این حس خوب را داشته باشید که کسی متعلق به شماست و دلش برایتان تنگ میشود... با این حال همین رابطهی زیبا، میتواند به درجاتی آسیب رسان هم باشد و شما را نسبت به انسانهای دیگر، روابط جدید و بسیاری مفاهیم دیگر مردد و بدبین سازد. یکی از مواردی که باعث میشود در یک رابطهی عاطفی، یک زوج به بن بست برسند و شاید مهمترین عامل، ویژگیهای فردی آنهاست. به طور خلاصه، آنچه شما را به آخر خط میرساند و ناامید میسازد، ممکن است خود شما باشید. نکتهی اصلی این است که اگر شما خود را یک فرد سالم فرض میکنید باز هم امکان رشد و بهبود را دارید. از آنجا که امکان ندارد هیچیک از ما فردی عالی و بی نقص باشیم، امکان دارد بسیاری از رفتارهای ناسالم جزِیی از عادات معمول زندگی ما باشد و با ترک این عادات به فردی سالمتر و رشد یافتهتر تبدیل شویم. ما اغلب وقتی وارد یک رابطهی عاطفی میشویم، شروع به دوست داشتن فرد دیگر میکنیم؛ درحالی که شروع حس خوب دوست داشتن، از درون خودمان آغاز میشود. جملهی معروفی است که قویترین افراد کسانی هستند که در تنهایی خود میتوانند شاد باشند؛ این شادمانی درونی از مهارتهایی به دست میآید که در طول زندگی به دست آوردهایم. این مهارتها شامل موارد زیرمیشود: 1- ارزش وقت تنهایی خود را بدانید: اغلب موارد در ابتدای رابطه ما میخواهیم همهی کارها را با همسرمان انجام بدهیم. این کار اگرچه حس خوبی به ما میدهد، اما برای مستقل بودن ما ایجاد مشکل نموده و از عزت نفس ما میکاهد. بسیار مهم است که بدانیم در تجرد یا تاهل، ما به تنهایی یک انسان مستقل و ارزشمند، با دیدگاهها و اهداف مجزا هستیم و لزومی ندارد در زندگی با همسر، از این شخصیت و اهداف خالی شویم. بنابراین همین الان یک قلم بردارید و روی کاغذ سفید مواردی از کارهایی که دوست داشتید در تنهایی انجام بدهید مانند رفتن به کافی شاپهای توصیه شده، پیاده روی در مسیرهای خاص، دیدن فیلم یا خواندن کتابها و... را یادداشت کنید. اسامی دوستانی را بنویسید که مدتهاست از آنها بی خبر هستید و دوست دارید دوباره ملاقاتشان کنید و نمونهی ورزشی که دوست داشتهاید یاد بگیرید. سعی کنید این زمانها به خودتان و خواستههایتان اولویت بدهید و اگر کسی با شما همراهی نکرد، بدون نگرانی از قضاوت دیگران، با خودتان راحت باشید. 2- مراقب حسادت درونی خود باشید: ممکن است در رابطهی ناسالم قبلی، مورد خیانت قرار گرفته باشید و پس از آن نخواهید هرگز آن احساس وحشتناک فریب خوردگی را دوباره تجربه کنید. در این شرایط به رفت و آمدها یا برخوردهای همسرتان مشکوک خواهید بود و او را برای رفتارهای مستقلش سرزنش خواهید کرد. این برخوردها ریشه در یک درون ناآرام و ترسیده دارد. اما قسمتی از این رفتار میتواند ریشه در کودکی ما و حسادت به خواهر یا برادری که سهم بیشتری از محبت خانواده را دریافت کرده، داشته باشد؛ یا همکاری که ترفیع گرفته و حالا به ما دستور میدهد. در این حالت اعتماد به نفس پایین میتواند بر هر رابطهای سایه انداخته و ما را وادار کند خود را با هرکس دیگری مقایسه کرده و در زندگی مشترک هم آن را نشان دهیم. در این موارد توصیه میشود از روش "عبور اسبها از آتش" استفاده کنید: اسبها اگر به آتش برسند، بی قراری میکنند و نمیتوانند از آتش عبور کنند. دراین حالت برای آنها از چشم بندی استفاده میشود که آتش را نبینند و فقط به هدف متمرکز شوند. برای خودتان هدفی را تعیین کنید و در جهت آن بکوشید و برای این تلاشتان ارزش قایل شوید. خود را با کسی غیر از خودتان مقایسه نکنید و در زندگی مشترک خود مهربان و حامی باشید. هر چقدر کسی بتواند زیبا و خوش صحبت باشد نمیتواند جای یک همسر مهربان و با گذشت را بگیرد. پس سرتان را بالا نگه داشته و به پیش بروید. 3- مدیریت مالی را جدی بگیرید: آیا شما از جمله افرادی هستید که وقتی پول در جیبتان دارید میخواهید به سرعت آن را خرج کنید؟ و یا درست برعکس؛ همیشه نگران بی پول شدن خودتان هستید و نمیگذارید کمی به شما خوش بگذرد ؟ در شروع یک رابطه؛ افراد ذوق زده هستند و برای تحت تاثیر قرار دادن طرف مقابل ولخرجی میکنند؛ اما به تدریج و با افزایش مخارج، ذخیرهی مالی آنها رو به کاهش گذاشته و نگرانی بروز میکند. به همین دلیل ناگهان از یک آدم ولخرج به یک خسیس تبدیل میشوند! راهکار پیشنهادی: به عنوان یک قانون در ذهن داشته باشید که اساس هر تغییری برنامه ریزی است و اگر شما هر ماه روی "قانون یک سوم" تمرکز کنید احتمالا مشکلات جدی مالی نخواهید داشت. این قانون اینطور عمل میکند که یک سوم درآمد شما باید پس انداز شود. یک سوم صرف امور واجب و حیاتی مثل خرید مواد غذایی و پرداخت قبوض و اقساط و یک سوم صرف خوشحالی شما و کسانی شود که دوستشان دارید. مانند خریدن هدیه در شرایط لزوم، امور خیریه و ... . اگر درآمد شما کافی نیست، باید بر آن بیفزایید تا این قانون درست شود. در اینصورت احساس آرامش و مدیریت مالی شما بهبود خواهد یافت. درمورد کسانی که میگویند نمیتوانند پس انداز کنند توصیه میشود به محض دریافت حقوق ماهیانه، سهم پس انداز را وارد حسابی کنند که کارت متصل به آن، در دستشان نیست و کلا فراموش کنند که پولی در آن بانک پس انداز کردهاند! این پول در نهایت پشتوانهای خواهد بود برای مدیریت شرایط بسیار سخت و دریافت وامهای سنگین. 4- استرس خود را مهار کنید: استرس جزء لاینفک زندگی روزانهی ماست و اگر بخواهیم آن را کنترل کنیم، باید راههای سالم سازگاری با شرایط سخت را بدانیم. در زندگی مشترک، مشکل یک نفر از اعضای خانواده مشکل همهی آنهاست و اگر کسی معتقد است "دیگری مشکل دارد و خودش هم باید برای معالجه اقدام کند"، احتمالاً هنوز معنای زندگی مشترک را نفهمیده است. بنابراین اگر هنوز کلاسهای یوگا و مراقبه، پیاده روی در طبیعت یا پارک، مطالعه کتاب و مجله روزانه و... حال شما را خوب نکرده و در کاهش سطح استرس کمک رسان نبوده است، میتوانید به یک مشاور روانشناس یا روانپزشک مراجعه کرده و راههای بهتری را از آنها بیاموزید. اهمیت مساله در این است که در اغلب موارد ما استرس خودمان را به اطرافیان منتقل میکنیم و گاهی متوجه نیستیم که آنها با چه تلاشی توانستهاند فشار روانی را ازخودشان دور کنند! 5- مدیریت زمان را فراموش نکنید: رسیدن در موقع مقرر معضل بسیاری از انسانهاست. اما گاهی این مشکل تبدیل به یک منبع منازعه بین زوجین میشود. تا قبل از شروع یک رابطه، باید خود را تبدیل به فردی منظم از لحاظ زمانی نمایید تا در زندگی مشترک عامل تنش و ناهماهنگی نشوید. وقتی که قرار آشنایی، نامزدی یا خرید با همسرتان دارید تاخیر شما نشانگر نامنظم بودن و حتی کم اهمیت دادن به شخص مقابل تلقی میشود. این موضوع با عصبانیت و اعمال فشار از جانب طرف مقابل بدتر میشود؛ چون ما به طور ناخود آگاه از موقعیتهای پر تنش دوری میکنیم و در مقابل شخصی که همیشه از تاخیر ما عصبانی میشود، تا حد ممکن دیرتر حضور خواهیم داشت تا جایی که رابطه قطع شود. بنابراین اگر میخواهید که رابطهی شیرین شما به بن بست نرسد، هرچه زودتر سعی کنید این مشکل رفتاری را تصحیح کنید. راهکارهای پیشنهاد شده شامل موارد زیر میباشد: • به صبح زود بیدار شدن عادت کنید: ممکن است قرار شما عصر باشد اما این بیدار شدن صبح زود باعث میشود کارها عمدتا در صبح صورت پذیرد و شما برای انجام کارهای معوقه، تاخیر نکنید. • برنامهی روزانه خود را با منطق "اهمیت یا فوریت" کارها تقسیم بندی کنید و برای دو ساعت قبل از قرار ملاقات یا رسیدن به منزل، هیچ قول و قرار دیگری نگذارید. اگر احساس میکنید که ممکن است دیر به قرار خود برسید حتماً از یک همکار برای پوشش مازاد کارهایتان استفاده کنید. • برای رسیدن به محلی که قول دادهاید زودتر از همیشه اقدام کنید. همیشه مدت زمانی را برای ترافیک، یافتن جای پارک ماشین و مسایل مشابه در نظر بگیرید و تمام تلاشتان، برای "به موقع رسیدن" باشد. 6- به آنچه دوست دارید اولویت بدهید: بسیار اهمیت دارد که قبل از شروع یک رابطهی عاطفی، خودتان را بشناسید و بدانید چه میخواهید. باید بدانید چگونه در تنهایی میتوانید خوشحال باشید و آزادانه از خواستههای خودتان برنامهای منسجم بسازید. وقتی در یک رابطه قرار میگیرید نباید اولویتها و آرزوهایتان را فراموش کنید و یا به آیندهای نامشخص موکول کنید. کسی که وارد زندگی شما شده و میبیند همه جا با او موافق هستید و از برنامههای او پیروی میکنید، همین رویه را الگو قرار میدهد و بعدها تغییر آن را نمیپذیرد یا در مقابل تغییر مقاومت میکند. بسیار مهم است که طرف مقابل شما اهمیت آرزوهایتان را بفهمد و با هم برای رسیدن به آرزوهای هر دو نفر تلاش کنید. کسی قرار نیست بیاید و ما را به آرزوهایمان برساند. بلکه همه چیز قرار است با تلاش دو طرفه به دست بیاید و شما هر دو پشتیبان یکدیگر، برای رسیدن به آرزوهای طرف مقابل باشید. این مشخصهی یک رابطهی سالم است و کسی که برای آرزوهای شما ارزش کافی قایل نباشد، ارزش وقت و انرژی شما را ندارد. 7- خود آگاهی را در خود بارور و غنی کنید: *آیا فردی صادق و قابل اعتماد هستید یا دروغگو و فریبکار؟ *رفتار شما چه تاثیری بر دیگران دارد؟ *چیزهایی که خیلی به آنها اهمیت میدهید برای شما و اطرافیان چه پیامدی داشته است؟ *آیا میتوانید کمتر از این، انتقاد کننده و بیشتر همکاری کننده باشید؟ *میتوانید کمتر خود را با دیگران مقایسه کرده و به پیشرفت شخصی خود امتیاز بدهید؟ *میتوانید حسود نباشید؟ *خارج از یک رابطهی عاطفی شما را چگونه میشناسند؟ پاسخ به تک تک این سوالات قبل از ورود به یک ارتباط دو نفره، بسیار مهم است. این خود شناسی باعث میشود در انتخاب و نگهداری یک رابطهی سالم بهتر عمل کنید. اغلب مواقع، وقتی میخواهید وارد یک رابطه بشوید، عامل جذابیت طرف مقابل، میزان تفاوتی است که با شما دارد یا آرزوی شما رسیدن به آن ویژگی است. اما بر خلاف این عامل جذابیت، تحقیقات نشان داده که عامل ماندگاری یک زوج در رابطهای طولانی، میزان شباهتی است که به هم دارند. پس هر چه بیشتر خود را بشناسید بهتر میتوانید یک "رفیق راه" برای خود برگزینید. 8- از آنچه هستید متاسف نباشید! گاهی مسیری که در زندگی رفتهایم، اشتباهات کوچک و بزرگی داشته است. مسلما در این شرایط به آن اشتباهات افتخار نمیکنیم؛ اما امروز، شما درصدد هستید آن اشتباهات را تکرار نکنید. در اینصورت از آنچه هستید نباید متاسف باشید. باید آنچه هستیم را بپذیریم و به آنچه درست میدانیم عمل کنیم. اگر فکر میکنید یک مهمانی استرس شما را افزایش میدهد، به آن مهمانی نروید! از این نترسید که تنها میمانید، چون در صورت رفتن به آن جمع و در میان آن افراد هم، تنها خواهید بود! درخانه بمانید و کارهای مورد علاقه خودتان را دنبال کنید. در این جا خودتان خواهید دید که ذهن خوشحالتر و تاسف کمتری خواهید داشت. زمانی که شما درصدد شروع یک رابطه هستید بسیار مهم است که شفاف از عادات خود صحبت کنید و طرف مقابل را با خلق و خو، عادات و ترجیحهای شخصیتان آشنا سازید. در این موارد از سوی او، انتظار همراهی در همهی رفت و آمدها شکل نمیگیرد و شما را برای انجام کاری که دوست ندارید تحت فشار قرار نمیدهد. 9- تاثیر رابطه را بر زندگی خود و طرف مقابلتان ارزیابی کنید: اصطلاحی است که میگوید "چمدانت را قبل از خروج از خانه چک کن"؛ این اصطلاح معادل این سوال است که: داری چه کار میکنی؟! آیا این رابطه غیر از رابطهی جنسی، دستاورد خوبی برایت دارد؟ آیا کمکی به احساس و خواستههای درونیات میکند؟ مسلما تا به امروز درگیر شکستها و ناکامیهای زیادی بودهاید و اکنون میخواهید بدون یک ضربه روانی بزرگ دیگر زندگی کنید. شکست مزهی بسیار تلخی دارد و همیشه خواهید خواست از تجربهی آن به دور بمانید. اما آیا این را، حق طرف مقابل هم میدانید؟! اگر فکر کردهاید که "حالا شروع میکنیم ببینیم چطور پیش میرود ؟"، پس به قدرت آسیب رسانی خودتان در روابط فکر نکردهاید. بهتر است یک قدم به عقب بردارید، خودتان را بیشتر کنترل کنید و ببینید با چه کسی و چرا وارد ارتباط شدهاید؟ چه کسی را درگیر فکر خودتان کردهاید؟ چرا او از شکست در این رابطه آسیب ببیند؟ اگر واقعا و به طور جدی به کسی فکر نمیکنید، او را اسباب بازی خودتان و وسیلهی سرگرمی فرض نکنی ؛ حتی اگر او نادانسته دارد این اجازه را به شما میدهد! در این رابطه، باید نشان دهید تا چه اندازه متوجه ارزشهای انسانی هستید؛ چرا که به همان اندازه هم، خودتان یک انسان فرض میشوید. 10- مهارتهای ارتباطی خود را گسترش دهید: در مشاورهها گاهی کسانی را میبینیم که آنقدر همسرشان را در انتظار شنیدن یک "دوستت دارم" نگه داشتهاند تا با تقاضای جدایی او غافلگیر شدهاند! آنها از مشاور میپرسند: چرا؟؟؟ من که همه وظایفم را انجام میدهم، به او و بچهها رسیدگی میکنم و حتی گاهی از خودم میگذرم. پس چرا او از زندگی با من سیر شده است؟" وقتی از او میپرسیم که آخرین بار چه وقت به او گفتهای دوستش داری؟ میگوید: من اظهار محبت کلامی نمیکنم و در عمل نشان میدهم! این شرایط مصداق واقعی کسی است که مهارت ارتباطی کافی برای زندگی مشترک را ندارد و آن را به شکلی توجیه میکند. بهتر است قبل از ورود به یک رابطه، عوامل شکست و ناکامی ان را بشناسید. از جمله، مواردی را که دو نفر را از هم دور ساخته و از رابطه ی ایجاد شده، دلسرد میکند. مهمترین نکته در بین این موارد، این است که مهارتهای کلامی و غیر کلامی اظهار محبت و حمایت را یاد گرفته و در مورد بهبود توانایی و عملکرد رابطهی جنسی نیز از یک مشاور سکسولوژیست کمک بگیرید. اگر این رابطه اولین ارتباط مهم زندگی شماست بدون هیچ بهانهای، هر چه سریعتر برای آموزش و ارتقای مهارتهای خود به مشاورین، مراجعه فرمایید. در هر نوع ارتباطی، افراد باید بتوانند به خوبی منظور طرف مقابل را درک کرده و پیام خود را بیان کنند. اگر به خوبی از کلمات استفاده نمیکنیم، یا درک هیجانات متقابل برای ما سخت است، امکان دارد هوش هیجانی یا کلامی کمی داشته باشیم که تا به حال نمیدانستیم. به همین علت برای ارتقای سطح هوش هیجانی باید به یک مشاور با تجربه در آموزش هوش هیجانی مراجعه کنیم. همچنین باید قبل از یک ارتباط مهم، نکتههای حاءئز اهمیت را در یک برگه نوشته و دربارهی پردازش کلامی مناسب در مورد آن فکر کنیم. منبع: WikiHow Website/How to choose your life Partner/Lauren Urban/4th.Jan.2022 ** نویسنده: دکتر نسرین دانش (روانپزشک) «درج و انتشار مقالات تنها با ذکر نام و عنوان نویسندگان، بلا مانع و در غیر اینصورت، مشمول سرقت ادبی بوده و مورد پیگرد قانونی خواهد بود».