اختلال شخصیت وسواسی اجباری یا OCPD

اختلال شخصیت وسواسی اجباری یا OCPD اختلال شخصیتی وسواسی اجباری که در انگلیسی به آن Obsessive-compulsive personality disorder می‌گویند و با اسم اختصاری OCPD شناخته می‌شود، یکی از اختلالات شخصیت گروه C است که فرد دائم درگیر کمال‌گرایی، سازماندهی و کنترل خواهد بود. اختلال شخصیت وسواسی اجباری یا OCPD نوعی وضعیت سلامت روان شامل دغدغه ذهنی شدید همراه با کمال‌گرایی، نظم و کنترل است. افراد مبتلا به این اختلال باورهای سفت و سختی دارند که آن‌ها را وادار به کنترل خود و دیگران می‌کند. شاید در نگاه اول نظم و سازماندهی دقیق این اشخاص امری مثبت تلقی شود و افراد زیادی آن‌ها را الگوی خود قرار دهند. اما باید گفت میان اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD) و نظم تفاوت‌هایی وجود دارد. درواقع فرد مبتلا به این اختلال با اختیار و اراده خودش کارها را با نظم و دقت زیاد انجام نمی‌دهد. حس کنترل‌گر در وجود او باعث می‌شود تا نه تنها سازماندهی خودش بلکه کنترل دیگران و موقعیت‌های مختلف را برعهده بگیرد. افراد مبتلا به این اختلال علاوه‌بر نظم و کنترل شدید، قوانین سخت و پیچیده‌ای برای کار یا زندگی خود در نظر می‌گیرند که هیچ نوع انعطافی بر آن وارد نمی‌شود. درواقع این رفتارها و الگوهای فکری در انجام کارها و حفظ روابط آن‌ها تداخل ایجاد می‌کنند. فرد مبتلا به OCPD متوجه نمی‌شود که دارای رفتار و طرز فکر مشکل‌ساز است. وی هیچ‌گاه نکته منفی در وجود خود نمی‌بیند و همیشه مشکل را در طرف مقابل جستجو می‌کند. به بیان دیگر مبتلایان به اختلال OCPD درک کمی از مشکل خود دارند. شخصیت وسواسی اجباری به نظم و زمان‌بندی اهمیت زیادی می‌دهد. از همین‌رو تحت هیچ شرایطی دیرتر از زمان معین شده سر قرار نمی‌رسد و در صورتی که طرف مقابل دیر کند، بسیار ناراحت می‌شود و برخورد پرخاشگرانه خواهد داشت. فرد مبتلا به اختلال شخصیت OCPD به نظم اهمیت زیادی می‌دهد و باید همه چیز را در جای خود قرار دهد. • تاریخچه در سال 1908، زیگموند فروید آنچه را که امروزه به عنوان اختلال شخصیت وسواسی اجباری یا آنانکاستیک شناخته می‌شود، «شخصیت نگهدارنده مقعدی» نامید. او رشته‌های اصلی تیپ شخصیتی را مشغله‌ای با نظم، صرفه‌جویی و لجبازی عنوان کرد. این مفهوم با نظریه رشد روانی-جنسی او مطابقت دارد. OCPD در اولین ویرایش از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی در سال 1952 توسط انجمن روانپزشکی آمریکا، تحت عنوان "شخصیت اجباری" عنوان شد. این اختلال به عنوان یک مشغله مزمن و بیش از حد با پایبندی به قوانین و معیارهای وجدان تعریف شد. علائم دیگر شامل سرسختی، وظیفه شناسی بیش از حد و کاهش توانایی استراحت گزارش شد. DSM-II در سال 1968 نام این اختلال را به "شخصیت وسواسی اجباری" تغییر داد و همچنین برای کاهش سردرگمی بین OCPD وOCD، اصطلاح "شخصیت آننکاستیک" را پیشنهاد کرد، اما نام پیشنهادی از ویرایش‌های بعدی حذف شد. در سال 1980، در DSM-III منتشر شده، نام این اختلال به "اختلال شخصیت اجباری" تغییر داده شد و همچنین شامل علائم جدیدی از این اختلال بود: "بیان محدود عاطفه و ناتوانی در واگذاری وظایف، وفاداری به بهره وری، کمال گرایی و بلاتکلیفی" DSM-III-R در سال 1987 ، نام این اختلال را دگر بار به "اختلال شخصیت وسواسی اجباری" تغییر داد و از آن زمان تاکنون این نام باقی مانده است. تشخیص OCPD زمانی اعلام شد که 5 علامت از 9 علامت شامل «کمال گرایی، مشغولیت به جزئیات، اصرار بر تسلیم شدن دیگران به روش، بلاتکلیفی، وفاداری به کار، بیان محدود عاطفه، وظیفه شناسی بیش از حد، کمبود سخاوت و احتکار» مشاهده شود. با DSM-IV، OCPD به عنوان اختلال شخصیت «خوشه C» طبقه‌بندی شد. • همه‌گیرشناسی برآورد می‌شود که شیوع اختلال شخصیت وسواسی جبری، حدود ۱ درصد از کل جمعیت را در بر می‌گیرد. افراد مبتلا به گرایش‌های وسواسی-جبری بیشتر از افراد مبتلا به سایر اختلالات شخصیتی به دنبال درمان هستند. در نتیجه، میزان اختلال در نمونه‌های بالینی بسیار بیشتر است. این اختلال در هر دو جنس رخ می‌دهد اما تا حدودی در بین مردان فراوانی بیشتری دارد. به گزارش DSM-5، اختلال شخصیت وسواسی-جبری شایع‌ترین اختلال شخصیت در جامعه است و حدود 2/1% تا 7/9% تخمین زده می‌شود. مانند اکثر اختلالات شخصیتی، این اختلال هم معمولا با افزایش سن شدت می‌گیرد، به‌طوری‌که علائم در افرادی که در دهه ۴۰ یا ۵۰ سالگی خود قرار دارند، به شدیدترین حالت خود می‌رسند. • تشخیص بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری، در مصاحبه، رفتاری رسمی و خشک دارند. نمی‌شود گفت که حالت عاطفیشان کند یا تخت است؛ بلکه شایدحالت عاطفی محدود توصیف خوبی از آن باشد. این‌ افراد در صحبت کردن پیشدستی نمی‌کنند و خلقشان معمولاً جدی است. ممکن است از اینکه خودشان بر جریان مصاحبه مسلط نیستند، مضطرب گردند. پاسخ‌های بسیار پر طول و تفصیلی به سوالات می‌دهند. مکانیسم‌های دفاعی مورد استفاده آن‌ها عبارت است از "دلیل تراشی، جداسازی، ذهنی سازی، وارونه سازی و ابطال". • معیارهای DSM-5 برای اختلال شخصیت وسواسی-جبری فرد تقریباً در همه جنبه‌های زندگی به فکر نظم، ترتیب، کمال‌گرایی، کنترل شخصی و کنترل میان فردی است و در این میان، انعطاف‌پذیری، گشاده نظری و صرفه جویی در وقت و انرژی قربانی می‌شود. این وضعیت قبل از اوایل بزرگسالی شروع شده‌است و در شرایط مختلف حضور دارد و چهار مورد (یا بیشتر) از موارد زیر آن را نشان می‌دهند: o فرد دائماً به فکر جزئیات، قواعد، فهرست‌ها، نظم، سازمان، یا جدول‌های زمانی است، تا جایی که هدف اصلی فعالیت مورد نظر فراموش می‌شود. o کمال‌گرایی باعث می‌شود در به پایان رسیدن پروژه‌ها اختلال ایجاد شود (چون استانداردهایش رعایت نشده‌اند، نمی‌تواند پروژه را کامل کند). o به شدت خود را وقف کار می‌کند و شدیداً در تلاش است تا عملکرد خوبی در شغلش داشته باشد؛ تا جایی که فعالیت‌های تفریحی و دوستی‌های خود را کنار می‌گذارد (در صورت مضیقه مالی این معیار در نظر گرفته نمی‌شود). o بیش از حد وجدان کاری دارد، مته به خشخاش می‌گذارد و درباره رعایت اخلاق، اصول، یا ارزش‌ها انعطاف‌پذیری ندارد. (آداب و رسوم مذهبی و فرهنگی جزو این معیار محسوب نمی‌شوند). o نمی‌تواند اشیای کهنه یا بی‌ارزش را دور بیندازد؛ حتی اگر هیچ ارزش معنوی برایش نداشته باشد. o دوست ندارد قسمتی از کارش را به دیگران بسپارد یا با دیگران همکاری کند؛ مگر این که کارها را دقیقاً همان‌طور که او می‌خواهد، انجام دهند. o در خرج کردن پول، هم برای خود و هم برای دیگران، خسیس است و اعتقاد دارد که پول را باید برای روز مبادا جمع کرد. o در افکار و عقایدش سرسخت است و اصلاً حاضر نیست کوتاه بیاید. • ویژگی‌های شخصیت OCPD نشانه اصلی این اختلال وسواس فکری فراگیر همراه با نظم، کمال‌گرایی و کنترل است. این رفتارها به حدی شدید هستند که انجام وظایف را با مشکل مواجه می‌کنند و می‌تواند باعث ایجاد مشکلاتی در روابط شوند. شایع‌ترین ویژگی‌های شخصیت وسواسی اجباری شامل موارد زیر است: o با دیگران سازش نمی‌کند. o معمولا انتقادپذیر نیست. o مستقل از دیگران عمل می‌کند. o دائم درگیر شک و تردید می‌شود. o احساساتش را بسیار سخت بروز می‌دهد. o بسیار جدی، رسمی و خشک به نظر می‌رسد. o بسیار محتاط است تا با شکست مواجه نشود. o معمولاَ بیش از حد بر یک ایده، وظیفه یا باور متمرکز می‌شود. o در خصوص عقاید خود و روش انجام کارها بسیار سرسخت است. o درگیر جزئیات، قوانین، سازماندهی و نظم است و بر آن‌ها پافشاری می‌کند. o بیش از حد کمال‌گرا است، تا جایی که این ویژگی انجام کارها را مختل می‌کند. o بیش از اندازه به کار و بهره‌وری آن متعهد است؛ تا جایی که از سرگرمی‌ها و صرف زمان با عزیزان خود غافل می‌شود. o هنگام همکاری با دیگران به مشکل برمی‌خورد؛ مگر این‌که آن‌ها بپذیرند کارها را دقیقا همان‌طور که او می‌خواهد، انجام دهند. افراد OCPD معمولا در نگاه اول دارای اعتماد ‌به ‌نفس بالا و نظم دقیقی هستند که آن‌ها را بسیار موفق نشان می‌دهد. استانداردهای دقیق در بسیاری از موقعیت‌ها مانند برخی مشاغل خاص باعث موفقیت بیشتر آن‌ها می‌شود. با این حال در اغلب موارد هنگام سازش یا تغییر رفتار ناتوان عمل می‌کنند که معمولا بر روابط آن‌ها تاثیر منفی می‎گذارد. • علت شخصیت وسواسی اجباری در حال حاضر محققان تلاش می‌کنند تا علت دقیق‌تری برای بروز اختلال شخصیت وسواسی اجباری پیدا کنند. تاکنون علت ایجاد این اختلال به صورت زیر دسته‌بندی شده است: o عوامل ژنتیکی و وراثت o افراد قربانی آسیب جسمانی، روانی و عاطفی o تروما (آسیب) دوران کودکی مانند کودک‌آزاری o سخت‌گیری و قانون‌مداری بیش از حد والدین • تشخیص افتراقی چندین اختلال روانی در DSM-5 وجود دارد که به عنوان تشخیص افتراقی برای OCPD ذکر شده است: - اختلال وسواس فکری عملی OCD و OCPD نامی مشابه دارند که ممکن است باعث سردرگمی شود. با این حال، OCD را می توان به راحتی از OCPD تشخیص داد؛ اختلال OCD یک اختلال اضطرابی است که شامل اختلالات زیرمجموعه‌ای متعددی می‌شود. در این بیماری روانی فرد با افکار ناخواسته و مزاحم به شکل وسواس مواجه خواهد شد که منجر به انجام رفتار تکراری از روی اجبار می‌شود. درواقع تداوم افکار مزاحم فرد مبتلا به OCD را پریشان کرده و انجام فعالیت عادی را برای او سخت می‌کند. به‌عنوان مثال می‌توان به شستن مکرر دست‌ها یا چرخاندن کلید چراغ به تعداد دفعات مشخص اشاره کرد. این در حالی است که اختلال شخصیت OCPD با میزان کمال‌گرایی بسیار بالایی همراه می‌شود و فرد از این موضوع رنج می‌برد که دیگران به نظم و ترتیب اهمیت نمی‌دهند و کارها را به درستی انجام نخواهند داد. افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری (OCD) نسبت به مشکل خود آگاهی دارند و برای درمان آن به متخصص مراجعه می‌کنند. لکن فرد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی اجباری یا OCPD به دلیل خودآگاهی کمتر نسبت به رفتارهای خود، نه تنها پذیرشی در مشکل سازی رفتار خود نداشته بلکه دیگران را مقصر اصلی می‌داند. این افراد زمانی به متخصص مراجعه می‌کنند که از کشمکش و بحث با خانواده یا دوستان خود کلافه شده باشند. - اختلال احتکار: تشخیص اختلال احتکار تنها زمانی در نظر گرفته می‌شود که رفتار احتکار نشان داده شده باعث اختلال شدید در عملکرد فرد شود، مانند ناتوانی در دسترسی به اتاق‌های یک خانه به دلیل احتکار بیش از حد. - اختلال شخصیتی خودشیفتگی: افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته معمولاً معتقدند که به کمال رسیده‌اند (خصوصاً در مقایسه با افراد دیگر) و نمی‌توانند بهتر شوند، در حالی که افراد مبتلا به OCPD باور ندارند که به کمال رسیده‌اند و از خود انتقاد می‎کنند. افراد مبتلا به اختلال شخصیتی خودشیفته معمولاً خسیس هستند و سخاوتمندی ندارند. با این حال، آن‌ها معمولاً هنگام خرج کردن برای خود سخاوتمند هستند؛ بر خلاف افراد مبتلا به OCPD که برای خود و دیگران حساست داشته و پول احتکار می‌کنند. - اختلال شخصیت ضد اجتماعی: به همین ترتیب، افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی سخاوتمند نیستند، بلکه نسبت به دیگران خسیس هستند، اگرچه معمولاً برای خود زیاده روی می‌کنند و گاهی اوقات در خرج کردن بی پروا هستند. - اختلال شخصیت اسکیزوئید: اختلال شخصیت اسکیزوئید و اختلال شخصیت وسواسی-اجباری ممکن است هر دو عاطفه و سردی محدودی را نشان دهند. با این حال، در OCPD، این سردی به دلیل یک نگرش کنترلی است؛ در حالی‌که، در اختلال شخصیت اسکیزوئید، به دلیل عدم توانایی تجربه احساسات و ابراز محبت رخ می‌دهد. - تغییر شخصیت به دلیل شرایط پزشکی دیگر: اختلال شخصیت وسواسی اجباری باید از تغییر شخصیت به دلیل یک وضعیت پزشکی که بر سیستم عصبی مرکزی تأثیر می‌گذارد و ممکن است باعث تغییر در رفتار و صفات شود، متمایز شود. - اختلالات مصرف مواد: استفاده از مواد ممکن است باعث ظهور صفات وسواسی اجباری شود. لازم است که این از رفتار زمینه‌ای و مداوم که باید زمانی رخ دهد که فرد تحت تأثیر یک ماده نباشد، متمایز شود. • پیامد‌های ابتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری مبتلایان در فعالیت‌های تحصیلی و کاری به دیگران وابسته بوده و بدون کمک آن‌ها چندان موفق عمل نمی‌کنند. این در حالی است که فرد خود را مسئول تمام پیشرفت‌هایش می‌داند و کمک اطرافیان را به‌حساب نمی‌آورد. همین موضوع باعث می‌شود که اطرافیان کم کم ارتباط خود را با آن‌ها قطع کنند. این افراد به حفظ موقعیت موجود تمایل دارند و از فعالیت یا روابط جدید تا حد امکان اجتناب می‌کنند. بنابراین، مشاهده می‌شود که به شغل و همسر خود وفادار باقی می‌مانند، ولی معمولا همسران آن‌ها از روابط زناشویی گلایه دارند. این افراد معمولا از افسردگی و اضطراب رنج می‌برند و بیش‌ازاندازه به مصرف دارو‌های ضد‌التهاب و آنتی‌بیوتیک گرایش دارند که ممکن است به سلامت آن‌ها آسیب برساند. اختلال شخصیت وسواسی جبری از جمله مشکلات روانشناختی است که ممکن است به اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر منتهی شود. • همبودی، وجود همزمان دو بیماری  اختلال وسواس فکری عملی OCPD اغلب با اختلال وسواس فکری اجباری (OCD) اشتباه گرفته می‌شود. با وجود نام‌های مشابه، این دو اختلال، دو اختلال متمایز هستند. برخی از افراد OCPD دارای OCD بوده و این دو اختلال را می‌توان در یک خانواده یافت. میزان همبودی OCPD در بیماران مبتلا به OCD حدود 15 الی 28 درصد تخمین زده می‌شود. شباهت قابل توجهی در علائم OCD و OCPD وجود دارد که می‌تواند منجر به پیچیدگی در تشخیص بالینی این دو اختلال شود. به عنوان مثال، کمال گرایی یک معیار OCPD و نشانه‌ای از OCD درصورتی‌که مستلزم نیاز به آراستگی، تقارن و سازماندهی باشد، است. صرف نظر از شباهت‌های بین معیارهای OCPD و وسواس‌ها و اجبارهای موجود درOCD ، تفاوت‌های کیفی مجزا بین این اختلالات، عمدتاً در بخش عملکردی علائم وجود دارد. برخلافOCPD ، OCD به عنوان تهاجمی و استرس زا توصیف می‌شود. وسواس‌ها و عادات زمان گیر با هدف کاهش استرس مرتبط با وسواس هستند. علائم OCD در برخی مواقع به عنوان اگودیستونیک در نظر گرفته می شوند زیرا برای فرد بیگانه و دافعه هستند. بنابراین، اضطراب ذهنی بیشتری در ارتباط با OCD وجود دارد. در مقابل، علائمی که در OCPD مشاهده می‌شوند، اگرچه تکراری هستند، اما با افکار، تصاویر یا تمایلات دفعی مرتبط نیستند. ویژگی‌ها و رفتارهای OCPD به عنوان ego-syntonic شناخته می‌شوند، زیرا افراد مبتلا به این اختلال این ویژگی‌ها را مناسب و صحیح می‌دانند. از سوی دیگر، ویژگی‌های اصلی کمال گرایی و انعطاف ناپذیری می‌تواند منجر به رنج قابل توجهی در فرد مبتلا به OCPD شده و در نتیجه نیاز مرتبط به کنترل شود. همبودی بین OCD و OCPD با تظاهر شدیدتر علائم، سن شروع کمتر، اختلال قابل توجه در عملکرد، بینش ضعیف‌تر، و همبودی بیشتر افسردگی و اضطراب مرتبط است.  اختلال طیف اوتیسم شباهت‌ها و همپوشانی‌های قابل‌توجهی بین اختلال طیف اوتیسم (ASD) و OCPD وجود دارد: مانند "فهرست‌سازی، پیروی غیرقابل انعطاف از قوانین و جنبه‌های وسواسی ASD، مهارت‌های اجتماعی، مشکلات با نظریه ذهن و علایق شدید فکری". یک مطالعه در سال 2009 ، شامل افراد بالغ اوتیستیک، نشان داد که 32 درصد از افرادی که مبتلا به ASD، شرایط تشخیصی برای تشخیص OCPD همراه را برآورده کردند.  اختلالات اشتها کمال گرایی در تحقیقات انجام شده با بی اشتهایی عصبی مرتبط گزارش شده است. صرف نظر از شیوع OCPD در بین نمونه‌های اختلال خوردن، وجود این اختلال شخصیت یا ویژگی‌های آن مانند کمال گرایی، با طیفی از عوارض در اختلالات خوردن و پیامدهای منفی همبستگی مثبت دارد. افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی که بیش از حد ورزش می‌کنند، در مقایسه با همتایان خود که بیش از حد ورزش نمی‌کردند، شیوع بیشتری از ویژگی‌های OCPD را نشان داده‌اند. این صفات شامل ((کمال گرایی خود تحمیلی و ویژگی‌های OCPD دوران کودکی یعنی قاعده مند بودن و محتاط بودن)) بوده است. این امکان وجود دارد که افرادی که دارای ویژگی‌های OCPD هستند، از ورزش در کنار محدود کردن مصرف غذا برای کاهش ترس از افزایش وزن، کاهش اضطراب یا کاهش وسواس‌های مرتبط با افزایش وزن، بهره برند.  اختلال قمار اکثر افراد مبتلا به اختلال قمار مادام العمر، دارای نوعی اختلال شخصیت هستند و شایع‌ترین اختلال شخصیت در بین این افراد، اختلال شخصیت وسواسی جبری است. OCPD دارای یک همبودی قوی با افرادی است که دارای اختلال قمار هستند کسانی که دارای اختلالات قمار و OCPD هستند، در واقع، الگوهای رفتاری متفاوتی نسبت به کسانی که به تنهایی دارای اختلالات قمار هستند، نشان می‌دهند.  خستگی روانی در سال‌های اخیر، ارتباط بین خستگی ذهنی و OCPD برای اولین بار منتشر شد، به‌طوری‌که خستگی ذهنی با ویژگی‌های شناسایی شده OCPD مانند رفتار معتاد به کار و کمال گرایی، همراه بوده است.  سایر اختلالات و شرایط تشخیص OCPD با اختلالات اضطرابی، اختلالات مصرف مواد، اختلالات خلقی و اختلالات شخصیت خوشه A به ویژه اختلالات شخصیت پارانوئید و اسکیزوتایپال، همراه می‌باشد. همچنین برخی از مطالعات میزان وقوع همزمان OCPD را با هیپوکندریازیس تا 7/55 درصد برآورد می‌کنند. علاوه بر این، OCPD در میان برخی از شرایط پزشکی، از جمله بیماری پارکینسون و زیرگروه هیپرموبیل سندرم بسیار رایج است. • درمان اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD) 1- روان‌درمانی روان‌درمانی یک شیوه صحیح و اصولی برای درمان اختلال شخصیت وسواسی اجباری است که بسته به مدت زمان ابتلای فرد اثر گذار خواهد بود. به‌طور کلی این شیوه نیاز به زمان زیادی برای درمان دارد و معمولا فرد چندین ماه جلسات تراپی دارد. هدف از روان‌درمانی تغییر باورهای غلط فرد در مورد خود، توانمندی‌ها، انجام کارها و روابطش با دیگران است. درواقع متخصص تلاش می‌کند باورها و رفتارهای درست را جایگزین موارد ناکارآمد کند.. مهمترین نکته که مبتلایان به اختلال شخصیت OCPD باید در طی جلسات روان‌درمانی متوجه شوند، این است که کمال‌گرایی تنها زمانی مفید خواهد بود که باعث رشد و پیشرفت شود، در غیر این صورت می‌تواند دلیل نابسامانی زندگی باشد. انواع روان‌درمانی برای اختلال OCPD شامل موارد زیر است: ** درمان روان‌پویایی: تمرکز این درمان بر ریشه‌های روانی رنج عاطفی است. فرد از طریق خودبازتابی و خودآزمایی تحت درمان قرار می‌گیرد و روابط مشکل‌ساز یا الگوهای رفتاری نادرست خود را جهت تغییر شناسایی می‌کند. ** درمان شناختی رفتاری (CBT): در این نوع درمان هدف‌گرا و ساختاریافته، روانشناس کمک می‌کند تا فرد مبتلا به OCPD با افکار و احساسات خود مواجه شود. بدین شکل آن‌ها متوجه اثر مستقیم رفتار بر اعمال خود می‌شوند. در این روش فرد افکار و احساسات منفی را می‌شناسد تا بتواند عادات فکری و الگوهای سالمی جایگزین کند. ** طرحواره درمانی: در این روش از تکنیک‌هایی استفاده می‌شود تا علاوه‌بر علائم خاص، به‌طور کلی شخصیت فرد مورد ارزیابی قرار بگیرد. درواقع طرحواره‌ها و سایر عوامل اثرگذار بر شخصیت مانند انزوا، شکست‌ها، نقایص، از خود گذشتگی و استانداردهای غیراصولی فرد شناسایی می‌شوند. 2- دارودرمانی در حال حاضر هیچ دارویی برای درمان اختلال شخصیتی وسواسی اجباری به تایید سازمان غذا و دارو آمریکا (FDA) نرسیده است. اما از آن‌جایی که اکثر مبتلایان به OCPD دچار اضطراب ناشی از کمال‌گرایی هستند، روانپزشک برای آن‌ها داروی ضد اضطراب یا ضد افسردگی مانند داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین (SSRI) تجویز می‌کند.  گرد آوری و تصحیح: دکتر نسرین دانش (روانپزشک)، الهه قربانپور (کارشناسی ارشد آمار زیستی، مدرس) «درج و انتشار مقالات تنها با ذکر نام و عنوان نویسندگان، بلا مانع و در غیر اینصورت، مشمول سرقت ادبی بوده و مورد پیگرد قانونی خواهد بود». • منابع 1. Danesh N. (2009). “To Whom are you Introduced? A review on personality disorders and case files analysis.” Navid Shiraz Publications. 2009. P 89-102. ISBN:978-964-358-726-0. 2. Thamby, Abel; Khanna, Sumant (January 2019). "The role of personality disorders in obsessive-compulsive disorder". Indian Journal of Psychiatry. 61 (Suppl 1): S114–18 3. Samuels J, Costa PT (2012). "Obsessive–Compulsive Personality Disorder". In Widiger T (ed.). The Oxford Handbook of Personality Disorders. Oxford University Press. p. 568. ISBN 978-0-19-973501-3. 4. Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, Fifth Ed. (DSM-5) (5th ed.). United States: American Psychiatric Association. May 18, 2013. pp. 681–82. ISBN 978-0-89042-554-1. 5. Medeiros, Gustavo C.; Grant, Jon E. (2018-06-01). "Gambling disorder and obsessive-compulsive personality disorder: A frequent but understudied comorbidity". Journal of Behavioral Addictions. 7 (2): 366–374. doi:10.1556/2006.7.2018.50. ISSN 2063-5303. PMC 6174606. PMID 29936850. 6. Diedrich A, Voderholzer U (February 2015). "Obsessive–compulsive personality disorder: a current review". Current Psychiatry Reports. 17 (2): 2. doi:10.1007/s11920-014-0547-8. PMID 25617042. S2CID 20999600. 7. Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, Fifth Ed. (DSM-5) (5th ed.). United States: American Psychiatric Association. May 18, 2013. pp. 678–81. ISBN 978-0-89042-554-1.