اختلال دو قطبی

اختلال دوقطبی ، که پیش‌تر با نام افسردگی – شیدایی شناخته می‌شد؛ نوعی اختلال روانی است که با دوره‌های افسردگی، شیدایی و خلق غیرطبیعی مشخص می‌شود. اگر انرژی بیمار بسیار بالا یا همراه با روان‌پریشی باشد، به آن حالت شیدایی (مانیا) می‌گویند؛ امّا اگر شدت آن کم باشد، به آن حالت نیمه‌شیدایی (هیپومانیا) می‌گویند. احساسات و رفتارهای غیرطبیعی، نشاط‌زدگی، تحریک‌پذیری، اختلال تمرکز، خودبزرگ‌بینی و خوش‌بینی افراطی از علائم مانیا است. بیمار در این دوره معمولاً تصمیمات پر ریسک بدون توجه به عواقب آن می‌گیرد. دوره مانیا به‌صورت معمول همراه با کم‌خوابی است. در دوره افسردگی بیمار دید منفی نسبت به زندگی خود دارد. عدم اعتماد بنفس، اختلالات خواب، اختلالات خوردن، خستگی و بی‌حالی از علائم افسردگی است. خطر خودکشی بیماران اختلال دوقطبی زیاد است؛ به‌طوری که در طی یک دوره ۲۰ ساله ۶٪ از مبتلایان بر اثر خودکشی مردند و ۴۰–۳۰ درصد درگیر خودزنی بودند. اختلال دوقطبی معمولاً همراه با اختلال اضطراب و اختلال سوءمصرف مواد است. • میزان شیوع اختلال دوقطبی این اختلال در تمام جوامع و در تمام طبقات اجتماعی دیده می‌شود؛ از این رو به خانواده و یا نژاد خاصی اختصاص ندارد. نوع شدید اختلال دو قطبی حدود 1–5/1 درصد افراد جامعه را در طول عمر مبتلا می‌کند و انواع خفیف آن تا 6 درصد نیز گزارش شده است؛ اختلال دو قطبی نادر نیست. این اختلال در زن و مرد به یک میزان دیده می‌شود تقریبا از هر ۵۰ بزرگسال یک نفر در برهه‌ای از زندگی خود به اختلال دوقطبی مبتلا می‌شود. این اختلال معمولا بین ۱۵ تا ۲۵ سالگی و به ندرت پس از ۵۰ سالگی شروع می‌شود. در طی سال های 1990 تا 2019 میزان شیوع اختلال دوقطبی در مردان و زنان ایران تغییر چندانی نداشته است، برای زنان در حدود 91/0 و برای مردان در حدود 79/0 می‌باشد. بر اساس این آمار به طور کلی میزان شیوع این اختلال در زنان بیشتر از مردان بوده است. • تاریخچه اساس مفهوم سازی فعلی بیماری دوقطبی را می‌توان به دهه 1850 ردیابی کرد. در سال 1850، ژان پیر فالره "جنون دایره‌ای" را توصیف کرد؛ این سخنرانی در سال 1851 در روزنامه بیمارستان خلاصه شد. سه سال بعد، در سال 1854، ژول گابریل- فرانسوا بایلارژ (1809-1890) در آکادمی ملی پزشکی فرانسه یک بیماری روانی دو فازی را توصیف کرد که باعث نوسانات مکرر بین شیدایی و مالیخولیا می‌شود، که او آن را la folie à double forme نامید. مقاله اصلی بایلارگر، "De la folie à double form"، در مجله پزشکی Annales Médico-Psychologiques(سالنامه پزشکی-روانشناسی) در سال 1854 منتشر شد. این مفاهیم توسط روانپزشک آلمانی، امیل کریپلین (1856-1926)، که با استفاده از مفهوم کالبام از سیکلوتیمیا، دوره طبیعی بیماران دوقطبی درمان نشده را طبقه بندی و مطالعه کرد، توسعه یافت. او پس از اشاره به اینکه دوره‌های بیماری حاد، شیدایی یا افسردگی، به طور کلی با فواصل نسبتاً بدون علامت که در آن بیمار قادر به عملکرد طبیعی بود، علامت گذاری می‌شود، اصطلاح روان پریشی شیدایی را ابداع کرد. اصطلاح "واکنش شیدایی- افسردگی" در اولین نسخه DSM در سال 1952، تحت تأثیر میراث آدولف مایر ظاهر شد. تقسیم بندی به اختلالات افسردگی «تک قطبی» و اختلالات دوقطبی ریشه در مفهوم کارل کلایست - از سال 1911 - از اختلالات عاطفی تک قطبی و دوقطبی دارد که توسط کارل لئونهارد در سال 1957 برای تمایز بین اختلال تک قطبی و دوقطبی در افسردگی استفاده شد. این زیرگروه‌ها از زمان انتشار DSM-III به عنوان شرایط جداگانه در نظر گرفته شده‌اند. • فراتر از نوسان خلقی همه افراد به دانش عموم در مورد اختلال دوقطبی بسنده کرده و آن را فقط یک بیماری که در یک طرف افسردگی و از طرفی دیگر مانیا ذهن شخص بیمار را از آن خود می‌کند، می‌دانند؛ تناوب میان دو حالت افسردگی و مانیا مشکلات قابل توجهی را در محل کار، زندگی اجتماعی، تحصیل و خانواده در زندگی فرد مبتلا ایجاد می‌کند. بعضی از کارهای روزانه از جمله تصمیم‌گیری‌های جزئی یا مهم، انجام فعالیت‌های روزمره، انجام وظایف شغلی یا تکالیف درسی و تحصیلی و رفتار فرد در اجتماع، به‌شدت تحت‌تأثیر بیماری می‌باشند. • علائم و نشانه‌ها اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی سال‌های اوج شروع اختلال دوقطبی است. این بیماری با دوره‌های متناوب از مانیا و افسردگی، با عدم وجود علائم در میان مشخص می‌شود. در طول این دوره‌ها، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، اختلال در خلق و خوی طبیعی، فعالیت‌های روانی حرکتی (فعالیت بدنی که تحت تأثیر خلق و خوی قرار دارد) مانند: بی‌قراری مداوم در طی دوره مانیا یا اختلال و کند شدن ساعت بدن و ادراک در طی دوره افسردگی از خود نشان می‌دهند. شیدایی می‌تواند در سطوح متفاوتی از نوسان خلقی، اعم از سرخوشی گرفته که با «شیدایی کلاسیک» مرتبط است؛ تا ملال و تحریک پذیری خود را نشان دهد. علائم روان پریشی مانند هذیان گویی یا توهم در هر دو دوره مانیا و افسردگی ممکن است رخ دهد؛ ماهیت آن با روحیه غالب فرد بیمار مرتبط است. - دوره شیدایی دوره شیدایی (مانیا) مشخصه تشخیص اختلال دوقطبی است. این بیماری با توجه به مدت این دوره طبقه‌بندی می‌شود. بیماران مبتلا حالاتی نظیر سرخوشی، افزایش اعتمادبه‌نفس، افزایش انرژی و فعالیت، حس بی‌قراری و افکار پراکنده یا افکار مسابقه‌ای افزایش میل به رسیدن به هدف، بی‌خوابی و بی‌اشتهایی شدید و افزایش شدید میل جنسی را تجربه می‌کنند و ممکن است ناگهان از اوج شادی و خوش‌حالی به اوج غم و اندوه فروروند و ارتباطی بین خُلق بیمار و آنچه واقعاً در زندگی او رخ می‌دهد وجود ندارد. دوره شیدایی می‌تواند شدت مختلفی از شیدایی خفیف (نیمه-شیدایی) تا شیدایی کامل با علائم جنون‌آمیز نظیر توهم خودبزرگ‌بینی یا روان‌پریشی، داشته باشد. در این دوره تمرکز کاهش پیدا می‌کند و بیمار توهم خودبزرگ‌بینی پیدا می‌کند. قضاوت بیمار ممکن است مختل شود و دست به ول‌خرجی‌های غیرمعمول یا رفتارهای غیرطبیعی بزند. مانیا یا شیدایی و هیپومانیا یا نیمه شیدایی دو فاز متفاوت با علائم نسبتا مشابه هستند. مانیا یا شیدایی نسبت به هیپومانیا حالت شدیدتری است و دارای علائم برجسته‌تری است. علائم اختلال افسردگی شیدایی سبب ایجاد مسائل و مشکلات جدی در زمینه کاری، تحصیلی، احساسی و روابط فرد می‌شود. مانیا می‌تواند سبب سوق دادن فرد به سمت روان‌پریشی شود و روان‌شناس را مجبور به بستری کردن بیمار در بیمارستان کند. بیماران در هر دو حالت مانیا و هیپومانیا حداقل ۳ مورد از علائم ذکر شده را دارند: برخی از علائم و نشانه‌های این بیماری (اختلال دو قطبی) شامل موارد زیر می‌شود: o بی‌قراری، افزایش انرژی و میزان فعالیت(به شکل غیرقابل کنترلی شاد، پرانرژی و هیجان‌زده هستند.) o خلق خیلی بالا و احساس نشاط شدید در بعضی مواقع o احساس خشم و پرخاشگری o انتقادناپذیری و زودرنجی o احساسی بودن o پرحرفی و صحبت کردن فشرده o عدم توانایی برای تمرکز، حواس‌پرتی o کاهش نیاز به خواب (احساس نیاز به خواب نمی‌کنند و دچار کم‌خوابی می‌شوند.) o کاهش قابل توجه اشتها o اعتقادات غیرواقعی در مورد توانمندی‌ها و قدرت فرد همانند افزایش اعتمادبه‌نفس و حرمت نفس(دچار حالتی به نام یوفوریا می‌شوند که عبارت است از اعتماد به نفس بیش‌از‌حد و احساس خوبی داشتن.) o قضاوت ضعیف o وابستگی به بعضی افراد و نزدیکان o افزایش تمایلات جنسی o رفتارهای اغواگرانه و پرخطر مانند رابطه جنسی پرخطر، قمار و انجام دیگر کارهای پرریسک، رفتار مداخله‌جویانه، و پرخاشگرانه o افزایش فعالیت، انرژی و اضطراب o داشتن افکار مغشوش و پراکنده بسیار o عدم توانایی در تصمیم‌گیری. به‌عنوان مثال، سرمایه‌گذاری‌های اشتباه و نادرست می‌‌کنند و یا ولخرجی‌های بی‌دلیل انجام می‌‌دهند. - دوره نیمه‌شیدایی دوره نیمه‌شیدایی همان دوره شیدایی با شدت کمتر است که در آن علائم جنون و خودبزرگ‌بینی وجود ندارد. بسیاری از بیماران در دوره نیمه‌شیدایی فعال‌تر از حالت عادی هستند، در حالی که بیماران در دوره شیدایی به دلیل کاهش تمرکز در فعالیت‌های خود دچار مشکل می‌شوند. خلاقیت در بعضی بیماران نیمه‌شیدا افزایش پیدا می‌کند. بسیاری از بیماران علائم هایپرسکسولیته (افزایش فعالیت جنسی) را نشان می‌دهد. دوره نیمه‌شیدایی ویژگی اختلال دوقطبی نوع دوم و اختلال خلق ادواری است اما می‌تواند در اختلال روان‌گسیختگی عاطفی (اختلال اسکیزوافکتیو) نیز ظاهر شود. نیمه-شیدایی ویژگی اختلال دوقطبی نوع اول نیز هست و زمانی رخ می‌دهد که خلق بیمار بین وضعیت‌های عادی و شیدایی نوسان می‌کند. - دوره افسردگی (خلق پایین) افسردگی می‌تواند قبل یا بعد از دوره شیدایی در این بیماران ایجاد شود. درصد کمی از بیماران، که شامل افراد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک می‌شود ممکن است بسیار کمتر افسردگی را تجربه کنند. علائم افسردگی شامل موارد زیر می‌باشد: o مود و حالت افسرده داشتن که شامل غمگین بودن، ناامید بودن، احساس پوچی و بغض داشتن است. این حالات در کودکان معمولا به شکل تحریک‌پذیر‌بودن و حساسیت شدید خود را نشان می‌‌دهد. o احساس غم و تنهایی o پوچی و ناامیدی o خستگی مفرط o فقدان علاقه در انجام کارهای معمول فرد o کاهش اعتماد به نفس و حرمت نفس o افکار خودکشی و یا اقدام به خودکشی. o اختلال در تمرکز و حافظه o بی‌قراری یا آهستگی در انجام کارها o خوابیدن بیش از اندازه و یا بی‌خوابی (اینسامنیا) o احساس بی‌ارزش بودن و یا عذاب وجدان شدید - دوره خلق ترکیبی خلق ترکیبی وضعیتی است که در آن هر دو علائم شیدایی و افسردگی به‌طور هم‌زمان بروز می‌کنند (به طور مثال تحریک‌پذیری، اضطراب، خستگی، احساس گناه، پرخاشگری، تفکرات خودکشی، صحبت بی‌وقفه و خشم). از آنجایی که در تمامی موارد اختلال دوقطبی میان افسردگی و مانیا تناوب دیده می‌شود، بیش از نیمی از افراد مبتلا این حالت را تجربه می‌کنند. برای مثال افراد مبتلا برخی علائم شیدایی را در یک دوره افسردگی کامل تجربه می‌کنند؛ برای نمونه حالت گریه‌های بی‌دلیل در وضعیت شیدایی یا تفکرات سریع در وضعیت افسردگی است. حالت‌های ترکیبی معمولاً خطرناک‌ترین دوره در بیماری‌های خلقی هستند زیرا رفتارهایی مانند سوء مصرف مواد، احتمال حمله پنیک یا وحشت زدگی و اقدام به خودکشی تا حد زیادی افزایش پیدا می‌کنند. • تفاوت علائم اختلال دوقطبی در مردان و زنان اختلال دوقطبی در مردان و زنان تقریبا به یک اندازه مشاهده می‌شود. هرچند نشانه‌های شاخص در بیماران با جنسیت متفاوت، می‌تواند مختلف باشد. *اختلال دوقطبی در زنان o دیرتر و در سنین بالاتری مانند دهه سوم و چهارم زندگی تشخیص داده ‌شوند. o حالت‌های خفیف‌تری از مانیا را نشان دهند. o بیشتر حالات افسردگی را تجربه کنند. o سیکل‌های تند و سریع از تغییر حالت را از خود بروز دهند. مثلا در یک سال، ۴ بار یا بیشتر حالات مانیا و افسردگی را تجربه کنند. o بیماری‌ها و اختلالات همراه دیگری را هم داشته‌باشند. این موارد می‌توانند شامل میگرن، پرکاری یا کم‌کاری تیروئید، چاقی، اختلالات اضطرابی و تحریک پذیری باشند. o مصرف الکل در آن‌ها بیشتر است. زنانی که دارای این اختلال هستند ممکن است دچار برگشت‌های مکرر حالات شوند و این به دلیل بالا و پایین شدن هورمون‌های آنان طی قاعدگی و همچنین یائسگی است. اختلال دوقطبی در زنان پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به مردان دارد. مردانی که به دوقطبی مبتلا می‌شوند، معمولا کمتر از زنان به دنبال درمان این اختلال می‌روند و احتمال خودکشی در آن‌ها بالاتر است. **اختلال دوقطبی در مردان o معمولا زودتر از زنان تشخیص داده‌ می‌شوند. حتی در سنین نوجوانی هم امکان تشخیص آن وجود دارد. o دارای حالات شدید شیدایی یا افسردگی دو قطبی هستند. o افکار خودکشی در مردان بیشتر بروز می‌کند. o سیکل‌های بیماری بای پولار ثابت و متغیری دارند. o در اپیزودهای مانیا رفتارهای پرخطر بیشتری از خود نشان می‌‌دهند. o معمولا سوء‌مصرف مواد دارند. - علائم اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان شناسایی علائم دوقطبی در کودکان و نوجوانان آسان نیست. تشخیص این مسئله که حالات آن‌ها به خاطر پستی‌ها و بلندی‌های معمول زندگی است که برای اولین بار آن‌ها را تجربه می‌‌کنند، یا نتیجه ترومایی است که به آن‌ها وارد شده‌است و یا علائم یک اختلال روانی چون دوقطبی است، بسیار دشوار است. کودکان و نوجوانان دوره‌های واضح افسردگی، شیدایی و نیمه‌شیدایی را تجربه می‌‌کنند، اما الگوی زمانی ظهور علائم آن‌ها و تغییرشان نسبت به بالغین متفاوت است. این دوره‌های می‌توانند به سرعت تغییر کنند و علائم هم به سرعت ناپدید شود. یکی از مهم‌ترین علائم دوقطبی در کودکان و نوجوانان، تغییر حالت‌های روانی (مود سویینگ) فاحش است که نسبت به هم سن و سالان آن‌ها غیرعادی به‌نظر ‌می‌رسد. - علائم روانی در بیماران دوقطبی معمولا علائم روانی در اختلال دوقطبی ناشی از وضعیت روحی فرد در لحظه است. به طور مثال، ممکن است فرد حین دوره‌ شیدایی دچار توهم خودبزرگ‌بینی مانند باور به رئیس جمهور بودن یا داشتن قدرت و ثروت ویژه شود و طی دوره‌ افسردگی توهم عذاب وجدان یا احساس بی‌ارزش بودن مانند پوچی و بازنده بودن را تجربه کند یا باور داشته باشد که مرتکب جرم بزرگی شده است. البته ممکن است علائم افسردگی شیدایی در بعضی از افراد هم‌زمان رخ دهد که به آن اختلال دو قطبی با ویژگی‌های ترکیبی گفته می‌شود. علائم آن اغلب شامل بی‌قراری، اختلال در خواب، تغییر شدید در اشتها، روان‌پریشی و فکر به خودکشی است. ممکن است روحیه‌ فرد بسیار غمگین و ناامید باشد و در عین حال احساس پرانرژی بودن کند. بعضی از افراد دچار اختلال دوقطبی اقدام به خودکشی می‌کنند. هرکس که به خودکشی فکر می‌کند باید فوراً تحت نظارت متخصص سلامت روان قرار بگیرد. باید حرف زدن درمورد خودکشی را جدی گرفت. به‌نظر می‌رسد خطر خودکشی طی اولین دوره از بیماری از همه بیشتر است. تشخیص زودهنگام اختلال دوقطبی و یادگیری بهترین روش برای کنترل آن، خطر مرگ در اثر خودکشی را کاهش می‌دهد. • زیردسته‌ها 1- اختلال دوقطبی نوع اول: اختلال دوقطبی نوع اول ، تجربه حداقل یک دوره شیدایی و دوره‌های شیدایی کامل. وجود دوره افسردگی شدید بسیار نادر یا کم می‌باشد یا دوره نیمه‌شیدایی برای تشخیص بیماری الزامی نیست اما گاهی زیر نظر قرار گرفته می‌شوند. 2- اختلال دوقطبی نوع دوم: اختلال دوقطبی نوع دوم ، عدم وجود دوره شیدایی کامل، وجود حداقل یک دوره نیمه‌شیدایی کامل (دوره ای که ضعیف تر از شیدایی می‌باشد) و تجربه دوره افسردگی اساسی با دوام حداقل دو هفته. 3- اختلال خلق ادواری (سیکلوتایمی): اختلال خلق ادواری یا سیکلوتایمی ، دوره‌هایی از علایم شیدایی که از نظر شدت به آستانه نیمه-شیدایی نرسد، همراه با دوره‌هایی از افسردگی که از نظر شدت به اندازه افسردگی اساسی نباشد. این اختلال مزمن بوده و طول مدتی حداقل ۲ ساله دارد. 4- اختلال دوقطبی پیش رونده یا تناوب سریع: بیشتر افرادی که دارای اختلال دوقطبی تشخیص داده می‌شوند، دارای تعداد دوره، به متوسط 4/0 تا 7/0 در سال، با طول سه تا شش ماه هستند. تناوب سریع به افرادی گفته می‌شود که بیشتر از سه دوره در سال را تجربه می‌کنند. بخش قابل توجهی از بیماران دوقطبی شامل این عنوان می‌شوند. در برخی منابع عناوین تناوب بسیار سریع و تناوب به شدت سریع یا تناوب بسیار بسیار سریع تعریف شده‌اند. یک تعریف از تناوب بسیار بسیار سریع، تغییر خلق در طول بازه ۲۴ تا ۴۸ ساعت است. • علت ابتلا به اختلال دوقطبی علت بروز اختلال دوقطبی موضوع تحقیقات بسیار قرار گرفته و دانشمندان به این اجماع رسیده‌اند که یک دلیل واحد برای بروز اختلال دوقطبی وجود ندارد. بلکه، عوامل مختلف دست به دست هم می‌دهند تا این بیماری رخ دهد. - ژنتیک در این زمینه نقش دارد. یکی از قوی‌ترین عوامل بروز اختلال دوقطبی سابقه‌ خانوادگی است: خطر بروز اختلال دوقطبی دربین بستگان بزرگسال افراد دچار اختلال دوقطبی نوع ۱ و ۲، ۱۰ برابر بیشتر است. با این حال، هیچ ژن خاصی به این اختلال مربوط نیست. بلکه، مانند بسیاری از بیماری‌های روحی، چند ژن (که هرکدام تاثیر اندکی می‌گذارند) در احتمال بروز این اختلال دوقطبی سهم دارند. - برخی شواهد نشان می‌دهد بسامد اختلالات روحی، اضطراب و روانی در خانواده‌هایی که دچار اختلال دوقطبی هستند نسبت به جمعیت عادی بیشتر است. تحقیق روی دوقلوهای همسان، که ژن‌های مشابه دارند، نشان می‌دهد به غیر از ژن عواملی نظیر رویدادهای پرتنش نیز در ابتلا به اختلال دوقطبی نقش دارد. احتمالا ترکیب تعدادی ژن با عوامل محیطی در بروز اختلال دوقطبی موثر است. - بررسی تصاویر مغزی نشان می‌دهد مغز افراد دو قطبی با مغز افراد سالم فرق می‌کند. برای مثال، در بررسی‌ها تشخیص داده شد که ضخامت قشر قسمت‌هایی از مغز بیماران دوقطبی نازک‌تر است. سایر تحقیقات نشان می‌دهد پردازش محرک حسی طی دوره‌های افسردگی و شیدایی تضعیف و منجر به بروز مشکل در ادراک می‌شود. به طور کلی عوامل مختلفی هستند که موجب ایجاد این بیماری می‌شوند: o عوامل ژنتیکی o عوامل محیطی o وضعیت هورمون‌ها در بدن o استرس o مصرف بیش از اندازه مواد مخدر یا نوشیدنی‌های الکلی o برخی از بیماری‌های مغزی • عوامل خطرساز عواملی که ممکن است ریسک گسترش یک اختلال دوقطبی را افزایش دهند یا به عنوان یک تحریک‌کننده برای اولین دوره این اختلال عمل کنند، شامل این موارد می‌شوند: o داشتن بستگان درجه اول مبتلا به اختلال دوقطبی مانند والدین یا خواهر و برادر o دوره‌هایی از تجربه استرس بسیار زیاد o سوءاستفاده دارو یا الکل o تغییرات اساسی زندگی از قبیل مرگ نزدیکان یا دیگر تجربه‌های شوک آور • تشخیص اولین مرحله برای تشخیص بیماری مراجعه به روان‌درمانگر یا روان‌پزشک است. در این مرحله پزشک از بیمار پرسش‌هایی را مطرح می‌کند. ممکن است برای تشخیص بیماری نیاز به انجام آزمایش‌هایی مانند آزمایش خون یا ادرار هم باشد. تشخیص بیماری دوقطبی در برخی موارد بسیار دشوار می‌باشد زیرا گاهی فرد بدون هیچ سابقه خانوادگی و تنها با یک افسردگی ساده به پزشک مراجعه می‌کند. در این حالت درصورتی که به اشتباه افسردگی تک قطبی تشخیص داده شود و دارهای ضد افسردگی تجویز شود، فرد به اصطلاح سوییچ می‌کند یعنی به یکباره وارد فاز مانیا می‌شود و دارای انرژی بیش از حد و سرخوشی می‌شود. در این حالت ممکن است خود فرد از وضعیت خود بسیار راضی باشد ولی اطرافیان بیمار با مشاهده این حالت باید سریعا به پزشک اطلاع دهند تا پزشک اقدام به قطع دارو و تجویز داروی جدید برای درمان بیماری دوقطبی نماید. مهمترین راه‌های تشخیص بیماری دوقطبی از طریق مصاحبه بالینی توسط روانپزشک و تست معتبر اختلال دوقطبی است. در جلسه ویزیت، روانپزشک اطلاعاتی شامل موارد زیر را از بیمار کسب می‌کند و براساس آن‌ها تشخیص می‌دهد: - علائم و نشانه‌های حال حاضر فرد - سوابق شخصی فرد در گذشته - تاریخچه خانوادگی فرد لازم‌به‌ذکر است که این اختلال ممکن است علائم بیماری پس از درمان دوباره بازگردد. بنابراین ضروری که فرد به توصیه‌های پزشک توجه کافی داشته و علاوه بر گذراندن دقیق طول درمان، از عوامل و محیط‌های تشدیدکننده‌ی اختلال دوری کند. برای تشخیص اختلال دو قطبی از پرسشنامه‌هایی مانند پرسشنامه‌هایی که در ذیل به آن‌ها اشاره شده است، استفاده می‌کنند. - پرسش‌نامه اختلال خلقی MDQ: پرسش‌نامه‌ای است که برای بررسی «احتمال» ابتلای هر فرد به اختلال دوقطبی به‌کار می‌رود. بر اساس پژوهش انجام شده در ایران، به‌دست آوردن نمره ۵ یا بیشتر در این پرسش‌نامه، احتمال ابتلا را نشان می‌دهد؛ ولی نکته مهم آن است که این پرسش‌نامه اصلاً برای اطمینان از ابتلا کافی نیست و قطعا نیاز به بررسی تشخیصی توسط روان‌پزشک وجود دارد. - مقیاس تشخیصی طیف دوقطبی BSDS: پرسش‌نامه‌ای است که برای بررسی «احتمال» ابتلای هر فرد به اختلال دوقطبی به کار می‌رود. بر اساس پژوهش انجام شده در ایران، به دست آوردن نمره ۱۴ یا بیشتر در این پرسش‌نامه، احتمال ابتلا را نشان می‌دهد؛ ولی نکته مهم آن است که این پرسش‌نامه اصلاً برای اطمینان از ابتلا کافی نیست و قطعاً نیاز به بررسی تشخیصی توسط روان‌پزشک وجود دارد. • تشخیص افتراقی ممکن است فرد سال‌ها این بیماری را داشته باشد ولی به علت داشتن علائم مشترک با سایر بیماری‌های روانپزشکی به درستی تشخیص داده نشده باشد و یا قبلا فقط با شکایت افسردگی مراجعه کرده و افسردگی تک قطبی تشخیص داده شده باشد. سایر بیماری‌‌های روانپزشکی که غالبا با بیماری شیدایی رخ می‌دهند و تشخیص آن را بسیار سخت می‌کنند شامل موارد زیر می‌باشند: - بیماری پانیک اتک - وسواس - اختلال پرخوری - اعتیاد - اختلال بیش‌فعالی(نقص توجه) - شیزوفرنی • درمان هرچند اختلال دوقطبی درمان قطعی ندارد و این بیماری تا آخر عمر بیمار همراه اوست، اما درمان‌های موجود به کنترل حالت‌های مختلف بیماری کمک می‌‌کنند و عملکرد او را در زمینه‌های مختلف زندگی بهبود می‌بخشد. در ادامه به طور خلاصه به درمان‌هایی که برای این بیماری وجود دارند، اشاره شده است: - درمان دارویی - سایکوتراپی - سایر درمان‌های موجود - تغییر سبک زندگی. 1- دارو درمانی معمولاً برای کنترل دوره‌های شیدایی یا هیپومانیک، متخصصان داروهای تثبیت‌کننده خلق و خو را تجویز می‌کنند. نمونه هایی از تثبیت‌کننده‌های خلقی یا قرص اختلال دو قطبی عبارت‌اند از: - والپروئیک اسید (Depakene) - قرص اولانزاپین - دیوالپروکس سدیم (Depakote) - کاربامازپین - داروی دپاکین - قرص ترانکوپین - قرص لیتیوم Lithobid 2- روان درمانی تحقیقات نشان می‌دهد مشارکت در انواع روان‌درمانی توسط بیمار و اعضای خانواده منجر به افزایش ثبات روحی، کاهش مدت زمان بستری شدن و بهبود عملکرد فرد در چند حیطه می‌شود. معمولاً برای درمان اختلال دو قطبی از روش درمان شناختی رفتاری، آموزش روانی، خانواده درمانی و درمان بین فردی و ریتم اجتماعی (IPSRT) استفاده می‌شود. در IPSRT روی اهمیت داشتن الگوی منظم خواب و بیداری تاکید می‌شود زیرا به تاخیر انداختن بیداری باعث تحریک اپیزود شیدایی می‌شود. معمولاً روانشناس معتبر، مددکار اجتماعی یا مشاور این خدمات را انجام می‌دهد و اغلب با روانپزشک همکاری دارد تا پیشرفت بیمار تحت نظارت قرار بگیرد. درمان شناختی رفتاری به افراد دچار اختلال دوقطبی کمک می‌کند الگوهای فکری و رفتاری منفی یا نادرست مربوط به بیماری را تغییر دهند. در آموزش روانی، به افراد دچار اختلال دوقطبی درمورد این وضعیت، راه‌های درمان و تشخیص علائم عود آن اطلاع‌رسانی می‌شود تا قبل از تجربه‌ اپیزود کامل بیمار تحت درمان قرار گیرد. آموزش روانی برای اعضای خانواده هم مفید است. 3- خانواده درمانی خانواده درمانی به کاهش میزان پریشانی ناشی از علائم فرد بیمار کمک می‌کند. 4- درمان با الکتروشوک ECT یا الکتروشوک نوعی روش درمانی است که طی آن مغز تحریک شده تا فرد از تمام علائم دوقطبی خلاص شود. این روش درمانی با متدهای مدرن روز، معمولا بیش‌تر از چند هفته طول نخواهد کشید. روش درمانی ECT بی خطر است و با بیهوشی عمومی انجام می‌شود. البته قابل ذکر است که این روش درمانی زمانی استفاده می‌شود که روان‌درمانی و استفاده از دارو تاثیرگذار نباشد. 5- روش درمانی TMS یکی دیگر از روش‌های درمان اختلال دوقطبی، استفاده از امواج مغناطیسی تحت عنوان روش TMS است که از آن به عنوان نوعی دیگر از تحریک مغز برای درمان این بیماری استفاده می‌شود. • عوارض اختلال دوقطبی در‌صورتی‌که اختلال دوقطبی درمان نشود، می‌تواند خطرات جدی برای افراد دو قطبی ایجاد کند که عبارت‌اند از: o مشکلات مرتبط با سوءمصرف مواد و الکل o افکار خودکشی و یا اقدام به خودکشی o مشکلات مالی و یا قانونی o روابط مخرب و ناسالم o عملکرد ضعیف در تحصیل یا کار. • اختلالات همراه با اختلال دوقطبی برخی علائم و اختلالات ممکن است همراه با دوقطبی بروز کنند و یا در صورت وجود دوقطبی درمان‌نشده، تشدید شوند. اگر این اختلالات در کنار دوقطبی درمان نشوند، روند درمان را مختل کرده و از اثرپذیری درمان می‌کاهند. برخی از آنها عبارتند از: - اختلال اضطرابی (اضطراب منتشر، اختلال اضطراب اجتماعی، استرس) - اختلال خوردن - بیش فعالی (ADHD) یا اختلال نقص توجه - سوء‌مصرف الکل و مواد مخدر - مشکلات جسمی همچون چاقی، بیماری‌های قلبی، ناهنجاری‌های تیروئیدی و سردرد. - افسردگی • اختلال دو قطبی و رابطه عاطفی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است در حالت جنون، رفتارهای پرخطری مانند رابطه جنسی محافظت نشده یا روابط خارج از ازدواج داشته باشند. در طول دوره‌های افسردگی، این افراد ممکن است به طور کلی از تماس جنسی اجتناب کنند. • پیشگیری از ابتلا به دوقطبی هیچ راه مطمئنی برای پیشگیری از اختلال دو قطبی وجود ندارد. هرچند تشخیص به موقع و درمان زودهنگام بیماری از بدتر شدن اختلال و بروز سایر اختلالات پیشگیری می‌کند. در صورت تشخیص بایپولار، رعایت برخی نکات می‌تواند از تبدیل علائم کوچک و کم‌اهمیت به حالات روانی خطرناک و تغییرات خلق‌و‌خوی فاحش جلوگیری کند. این نکات عبارت‌اند از: o توجه‌کردن به علائم خطر: اگر افراد علائم خطر را بشناسند، می‌توانند از شروع یک دوره جدید پیشگیری کنند. ممکن است الگوی تغییر حالات خود را به‌خوبی درک کرده‌باشند و عواملی که سبب تحریک شروع آن‌ها می‌شوند را شناسایی نموده‌باشند. در‌صورتی‌که به شروع فاز مانیا یا افسردگی نزدیک ‌شوند، بایستی به روانپزشک خود اطلاع دهند. o عدم مصرف مواد و الکل: یکی از مواردی که به بدتر شدن حالات تغییر مود کمک می‌کند، مصرف مواد و الکل است. o مصرف داروهای تجویزی طبق دستورالعمل: عدم ترک و تغییر دور مصرفی داروها بر خلاف دستور روانپزشک؛ زیرا ممکن است فرد مبتلا دچار سندرم ویدراوال (علائمی که حین قطع یک دارو با مصرف منظم، در بیمار ایجاد می‌شوند) شود.  گرد آوری و تصحیح: دکتر نسرین دانش (روانپزشک)، الهه قربانپور (کارشناسی ارشد آمار زیستی، مدرس) «درج و انتشار مقالات تنها با ذکر نام و عنوان نویسندگان، بلا مانع و در غیر اینصورت، مشمول سرقت ادبی بوده و مورد پیگرد قانونی خواهد بود». • منابع 1. Charney A, Sklar P (2018). "Genetics of Schizophrenia and Bipolar Disorder". In Charney D, Nestler E, Sklar P, Buxbaum J (eds.). Charney & Nestler's Neurobiology of Mental Illness (5th ed.). New York: Oxford University Press. p. 162. ISBN 978-0-19-068142-5. 2. Buoli M, Serati M, Altamura AC (December 2017). "Biological aspects and candidate biomarkers for rapid-cycling in bipolar disorder: A systematic review". Psychiatry Research (Review). 258: 565–575. doi: 10.1016/j.psychres.2017.08.059. PMID 28864122. S2CID 13653149. 3. Cheniaux E, Nardi AE (October 2019). "Evaluating the efficacy and safety of antidepressants in patients with bipolar disorder". Expert Opinion on Drug Safety. 18 (10): 893–913. doi:10.1080/14740338.2019.1651291. PMID 31364895. S2CID 198997808. 4. American Psychiatric Association (2013). Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (Fifth ed.). Arlington, VA: American Psychiatric Publishing. pp. 119–121. ISBN 978-0-89042-555-8. 5. Diler RS, Birmaher B (2019). "Chapter E2 Bipolar Disorders in Children and Adolescents". JM Rey's IACAPAP e-Textbook of Child and Adolescent Mental Health (PDF). Geneva: International Association for Child and Adolescent Psychiatry and Allied Professions. pp. 1–37. Archived (PDF) from the original on October 9, 2022. Retrieved March 18, 2020. 6. Reus V (2022). "Chapter 452: Psychiatric Disorders". Harrison's Principles of Internal Medicine (21st ed.). New York: McGraw Hill. ISBN 978-1-264-26850-4. 7. Akiskal H (2017). "13.4 Mood Disorders: Clinical Features". In Sadock B, Sadock V, Ruiz P (eds.). Kaplan and Sadock's Comprehensive Textbook of Psychiatry (10th ed.). New York: Wolters Kluwer.